بهار تلخ 1400
سلام بر دخترای قشنگم، فرشته های مهربونم😘 سه ماه از آخرین پستی که اینجا فرستادم میگذره و این مدت دور برمون پر شده از اتفاقات تلخ و شیرین. اتفاقاتی عبرت انگیز، بعضی ناراحت کننده و بسیار تلخ و تامل برانگیز😔....و برخی خوشحال کننده و امید بخش خب از اول تیتر وار بگم... تحویل سال تو خونه بودیم و روز اول فروردین حرکت کردیم سمت شیراز و خونه آقا، تا 6 فروردین که دید بازدیدهامون منحصرا خونه بابا بزرگها بود و خاله صدیقه و دایی مهدی فقط. یکی دو بار هم رفتیم بیرون و گردش اطراف شیراز و همه با رعایت کامل موازین بهداشتی و ... روز 6 برگشتیم خونه و عمو مجتبی و خاله هم اومدن به اصرار یاسین جان...و از روز قبل شیراز در وضعیت قرمز کرونایی قررا ...